موضوع: مسائلي دربارهي زنان
در خيـابـان چهـره آرايـش مكن |
|
از جـوانـان سلب آسـايش مـكن |
زلـف خود از روسري بيرون مريز |
|
در مسيـر چشمهـا افسـون مريـز |
يــاد كــن از آتـش روز معــاد |
|
جلــوه گيسو مده در دست بـــاد |
خواهـرم ديگـر تو كودك نيستي |
|
فاشتـر گويــم عروســك نيستي |
خواهـر من اين لباس تنگ چيست |
|
پوشش چسبان و رنگارنگ چيست |
خواهـرم اين قدر تـننازي مكـن |
|
بـا اصـول شرع لــج بازي مكــن |
خواهــرم اي عاشــق دين مبيـن |
|
يك نظــر از واج پيغمبـر ببيــن |
خواهرم، ميگويي تمدن، پيشرفت، آزادي، تكنولوژي، ميگويم كدام تمدن؟ كدامين آزادي؟ آيا خلع لباس، بيحجابي و لخت كردن سر و گردن از شروط اين تمدن است كه از آن سخن ميگويي؟ آيا اينكه تو را چون لقمه اِشتهاآور و چون آهويي ضعيف در صيد شكارچيان انداختن از شروط اين تمدن است؟
اين فريبي بيش نيست، به نام آزادي، زن را چون كالايي تجاري فروختهاند، و به نام آزادي از وجودش براي تبليغ و فروش كالاي خود استفاده كردهاند. بر روي جوراب و كفش و... عكس زن را ميبينيم. آيا اين همه از شروط همان تمدن است؟ آيا عزت و آزادي زن همين است كه براي گذراندن اوقات و شادي نامحرمان اندام برهنه آنها را به مجلهها و فيلمهاي ويديويي ميبينيم، نه! نه! عزّت و شرف يك زن بالاتر از اينها است.
آري! اسلام زن را مزين به بهترين زينت كرد پس آن زينت كجا رفت؟
اسلام زن را با تاج و حيا و غيرت آراست پس آن تاج كجاست؟
تو اي خواهري كه معتقدي بيحجابي تمدن است، چه فرقي بين شما و زنان و دختران يهود و مسيحي؟ اسلام بهترين و كاملترين تمدن را به بشريت آموخت.
آري! تمدن منهاي غيرت، يعني خودكشي، يعني فساد، پستي، عقب ماندگي، واپسيگرايي به دوران جهالت و قرن بوق برگشتن.براي انسان ننگ است كه خود را متمدن بداند، و از ارزشهاي انساني، از قبيل غيرت، حيا، و شرف، و وقار باز ماند و ظلم بزرگتر اينكه خود را از همه بهتر بداند. براي يك مسلمان عار است از غرب تقليد كند در حالي كه خود بهترين تمدن و قانون را داشته باشد لباسي را بپوشد كه غربيها ميپوشند، دنباله روي مد و روش بيگانگان باشد در حالي كه پدر و برادرش در گوشه مسجد روزانه صد ركعت نفل ميخوانند.
خلـق را تقليدشــان بر باد داد |
|
اي دو صد لعنت بر اين تقليد باد |
اين يك حقيقت است كه اگر در زنان شوق دين و اعمال نيك پيدا شود اثر آن به فرزندان خواهد رسيد. در زمان ما بر خلاف اين از همان ابتدا كودك در محيطي قرار ميگيرد كه اثرات غير ديني بر او ميافتد يا حداقل بي توجهي به دين در او پيدا ميشود وقتي در چنين محيطي زندگي ابتدايي انسان بگذرد نتايجي كه از آن پيدا خواهد شد ظاهر است.
استفاده از زيور آلات طلا و نقره:
استفاده از زيورآلات طلا و نقره در حد عرف عادت براي زنان به اجماع علماء جايز است. ولي براي وي جايز نيست كه زيور آلات خود را براي مردان نامحرم آشكار سازد، بلكه بايد آنها را از چشم مردان بيگانه بپوشاند مخصوصاً هنگام بيرون رفتن از منزل و يا هنگامي كه در معرض ديد مردان بيگانه قرار ميگيرد زيرا در اين كار فتنه است. در واقع زنان نهي شدهاند از اين كه مردان بيگانه صداي زيورآلات آنها را كه در پايشان بستهاند از زير لباس بشنوند تا چه رسد به نشان دادن زيورهاي ظاهري.
برداشتن ابرو:
برداشتن ابرو به طور كامل و يا قسمتي از آن بر زن مسلمان حرام است. اين كار به هر طريقي صورت گيرد به وسيله تراشيدن، كوتاهكردن، گرفتن، استفاده از انواع موبرها و موچين و غيره كلاً حرام است. زيرا اينكار همان «نمص» است كه مورد لعن و نفرين رسول الله e قرار گرفته است. زناني كه ابروي خود را ميچينند مورد لعن و نفرين قرار داده است، به اين صورت: («لعن رسول الله e» النامصه و المتنمصه) (نامصه) به زني گفته ميشود كه بـه زعم و خيـال خودش مـوي ابروي خود را بـه خاطـر آرايشو زيبا شدن بر ميدارد و (متنمصه) به زني گفته ميشود كه اينكه آرايش را انجام ميدهد. در اصل اينكار همان تغيير در خلقالله است كه شيطان در حضور خداوند عهد كرده بود بني آدم را به آن واميدارد. چنانچه خداوند متعال از زبان وي حكايت ميكند كه شيطان گفت: «آنان را دستور ميدهم كه آفرينش پاك خدايي را تغيير دهند!» (النساء: 119) و در صحيح بخاري از عبدالله بن مسعود (رض) روايت است كه (خداوند لعنت كند آن زناني را كه بدنشان را خالكوبي ميكنند، و زنان خالكوب را و زناني كه ابروي خود را بر ميدارند و زنان آرايشگر را و زناني كه به خاطر زيبايي دندانهايشان را از هم فاصلهدار ميسازند و آن زناني را كه آفرينش الهي را در وجودشان تغيير ميدهند و عوض ميكنند، آنگاه گفت: بدانيد و آگاه باشيد كه من آن كساني را لعنت ميكنم كه رسول الله e آنها را لعنت كرده است و اين پيروي در قرآن آمده است يعني اين سخن خداوند متعال: «آنچه را رسول خدا براي شما آورده بگيريد (و اجرا كنيد) و آنچه نهي كرده خودداري نمائيد» (الحشر:7) متأسفانه امروزه بسياري از زنان به اين درد خطرناك كه از گناهان كبيره است دچار شدهاند تا جايي كه برداشتن ابرو براي زنان از واجبات روزمره شده است. در صورتي كه اگر شوهري زنش را به اين كار دستور دهد براي زن جايز نيست كه در اين مورد از شوهرش اطاعت نمايد زيرا اين كار معصيت و گناه است.لاك زدن ناخنها:
امروزه لاك زدن در بين زنان رواج خاصي پيدا كرده است كه از آن استفاده ميشود. اين لاك يك صمغي است كه در حين وضو و غسل لازم است كه صاف و پاك گردد يا تراشيده شود زيرا چنانچه به همين حالت وضو گيرد يا غسل كند به هيچ عنوان وضو و غسلش درست نيست اگر به همين منوال نماز بخواند هرگز نماز آن شخص ادا نميشود و گويا ابداً هيچ كاري انجام نداده است
بايد هر زن مسلمان موي سرش را بلند بگذارد و در غير ضرورت تراشيدن موي سر زن از نظر شرع حرام است:
عرف و عادتي كه بسياري از كشورهاي مسلمان در مورد كوتاه كردن و تراشيدن موي سر زن رواج دارد و عادت و روش غربيهاست و كاملاً مخالف با عرف و عادت زنان مسلمان است و اين از جمله انحرافاتي است كه متأسفانه در دين، اخلاق و ساير ارزشهاي زندگي ما نفوذ پيدا كرده است. به هر زن لازم است كه موي سر خويش را حفظ نمايد و به نظافت آن بپردازد و به آن توجه نمايد و به صورت گيسوهاي بافته شده درآورد ولي براي زن جايز نيست كه موي سرش را در وسط سر و پشت سر جمع كند و ببندد چنانچه اكثر زنان امروزه موي سرشان را در پشت سر با موگير ميبندند و به صورت كوهان شتر در ميآورند.
پوشيدن لباس:
لباس زن بايد آن اندازه بلند باشد كه تمام بدنش را از ديد مردماني كه محارم او نيستند بپوشاند و لباس زن بايد زيرش را كاملاً بپوشاند آنگونه شفاف و نازك نباشد كه از زيرش پوست بدن ديده شود و به آن اندازه تنگ نباشد كه حجم اعضاي بدن زن را نشان دهد. در صحيح مسلم از پيامبر e روايت شده است كه آن حضرت e فرمود: دو گروه از مردم اهل آتش جهنمند در حالي كه من آنها را نديدهام گروهي كه به دستشان شلاقهايي است همانند دمگاو كه به وسيلهي آن مردم را شلاق ميزنند و گروه ديگر زناني هستند كه در عين پوشش لخت و عريانند؛ ديگران را به سوي خود ميكشانند و خودشان نيز به سوي ديگران كشيده ميشوند موهاي سرشان همانند كوهان خميده شتر است. نه به بهشت وارد ميشوند و نه بوي بهشت به مشامشان ميرسد گرچه بوي بهشت از مسافت چنين و چنان يافت ميشود. يكي از علماء در تفسير اين حديث گفته است: يعني چيزي را ميپوشد كه بدنش را پوشش نميدهد گر چه او لباس به تن دارد ولي در حقيقت لخت و عريان است همانند كسي كه لباس نازكي بپوشد كه زير آن تمام پوست بدنش مشخص باشد و يا لباس به اندازهاي تنگ و چسبنده باشد كه اعضاي بدنش را نمايان سازد. بنابراين پوشش واقعي آن است كه او را كاملاً بپوشاند و بدنش را ظاهر نسازد و همچنين برآمدگي و اندازهي اعضاي بدنش را نشان ندهد. اي زن مسلمان! بي ترديد حجاب، تو را از نگاههاي زهرآگين بيماردلان و سگصفتان حفظ ميكند و از وجود تو طمع سگهاي هار را قطع ميكند تو بدان توجه نما و پايبند باش. و هيچگاه به تبليغات مغرضانه كه هدفشان جنگ با حجاب است، و يا هدفشان تقليل دادن حجاب و ترويج بيحجابي است توجه نكن زيرا همه اينها تلاش دارند كه تو را به سمت بديها و زشتيها سوق دهند! چنانچه خداوند متعال فرموده است: «اما آنها كه پيرو شهوتاند، ميخواهند كه شما بكلي منحرف شويد». (النساء ـ 27) پيامبر اكرم e فرمودهاند: هر كس در دنيا لباسي را جهت خودنمايي ميپوشد در روز قيامت خداوند به آن، لباسِ ذلت و خواري ميپوشاند و سپس آن را به جهنم مياندازد.
شباهت لباس زنان به مردان:
به هيچ وجه لباس زن نبايد شباهت به لباس مردانه داشته باشد. در حقيقت پيامبر e زناني را كه خودشان را مشابه مردان ميسازند لعنت كرده است و همچنين مرداني كه خودشان را همانند زنان ميسازند لعن و نفرين نموده است در ضمن، مشابهت زن به مرد در مسأله لباس است. به اين صورت كه زن آن لباس را كه از نظر شرع و نوع و صفت در عرف يك جامعهاي لباس مردان است بپوشد.
دست دادن و مصافحه كردن زنان با مردان نا محرم:
بر زن مسلمان حرام است كه با مردي كه از محارم او نيست دست بدهد و مصافحه كند. دست دادن با زنان غير محرم مطلقاً جايز نيست چه آن زنان جوان باشند و چه پير باشند و همچنين فرقي ندارد شخص مصافحه كننده پسر جوان يا پير مرد باشد. زيرا در اين عمل براي هر دو طرف خطر وسوسه و فتنه است. از رسول اللهe در روايت صحيح آمده است كه فرمودند: (من به هيچ وجه با زنان دست نميدهم) عايشه (رض) گفتهاند كه هيچگاه دست مبارك رسول اللهe به دست زني نخورده است، آن حضرت با زنان به وسيله سخن گفتن بيعت مينمود همچنين تفاوتي ندارد كه اين دست دادن پوشش دست باشد و يا بدون حائل باشد به خطر عام بودن ادله و نيز بخاطر جلوگيري از عواملي كه منجر به وسوسه و فتنه ميشوند. باز اينكار منجر به لذت بردن از زن بيگانه ميشود به دليل ضعيف بودن تقواي الهي در اين عصر و زمان و به دليل از بين رفتن امانتداري و عدم پرهيز از شك و شبهه است.
حكم سقط جنين:
اي زن مسلمان تو از نظر شرعي امين هستي كه آنچه را كه خداوند در زهدان تو خلق كرده است انكار نكني چنانچه خداوند فرموده است: «و اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان دارند براي آنها حلال نيست كه آنچه را كه خداوند در رحمهايشان آفريده، كتمان (پنهان) كنند» هيچگاه براي از بين بردن نطفه و رها شدن از دست آن به هر وسيله به آن دست نزن زيرا اگر در ماه مبارك رمضان روزه داري به خاطر وجود حمل و يا حتي اگر روزه به ضرر طفل شكم تو باشد خداوند سبحان به تو اجازه خوردن روزه را داده است و آنچه كه امروزه به عنوان سقط جنين رواج دارد كار حرامي است. در ضمن اگر در وجود جنين روح دميده شده باشد و آنگاه زني آن را به وسيلهي سقط از بين ببرد اين كار قتل نفس به شمار ميآيد قتل نفسي كه خداوند آن را اگر به ناحق باشد حرام نموده است حتي بعضي از علماء اين كار را زنده بگور كردن صغري ناميدهاند. اگر زني بهطور عمدي به اسقاط حملي كه در آن روح دميده شده است اقدام نمايد گويي كه يك فرد مؤمن را به قتل رسانده است. چنانچه خداوند متعال فرموده است: «و در آن هنگام كه از دختران زنده بگور شده سؤال شود به كدامين گناه كشته شدهاند؟»
دكتر محرم نيست:
برخي افراد نادان خيال ميكنند دكتر محرم است و حال اينكه اين پندار به طور كلي اشتباه و غلط است. دكتر به هيچ وجه نميتواند محرم باشد اگر خطر هلاكت جان و فوت مريض باشد فقط همان موضع را با رعايت ديانت بين خود و خدايش بنابر ضرورت معالجه كند و اين زماني صحيح است كه پزشك زن نباشد متأسفانه در شهر و جامعه ما با وجود فراواني بودن پزشكان زن عمل سونوگرافي، عكسبرداري توسط مردان انجام ميگيرد و هيچ گونه جواز شرعي براي اين مسئله وجود ندارد
جايكاه شوهر :
صحابه كرام (رض) يكبار خدمت آن حضرت e عرض كردند كه عجميها (غير عرب) پادشاهان و سرداران خود را سجده ميكنند شما بيشتر لايق هستيد كه ما شما را سجده كنيم آنحضرت e منع كرده و ارشاد فرمودند اگر بجز خداوند براي كسي ميخواستم حكم سجده بدهم پس به زنها حكم ميكردم كه شوهران خود را سجده كنيد سپس فرمود به همان ذات سوگند ميخورم كه جان من در قبضه اوست زن هرگز نميتواند حق پروردگار خود را ادا كند تا وقتي كه حق شوهر خود را ادا نكند . در حديثي آمده است كه هر زني كه در چنين حالي بميرد كه شوهرش از او راضي باشد در جنت خواهد بود.
اطاعت زن از همسرش واجب و نافرماني او حرام است:ا
ي خواهر مسلمان! بر تو واجب است كه از همسرت فرمانبرداري كني. از ابوهريره (رض) نقل شده است كه پيامبر e فرموده است: «هرگاه زني، نماز پنجگانه را بجا آورد و ماه رمضان روزه گرفت و آبرويش را حفظ كرد و از همسرش اطاعت نمود، از هر دري كه بخواهد داخل بهشت ميشود.» ابوهريره (رض) روايت ميكند كه پيامبر e فرمود: «جايز نيست براي زني كه شوهرش در خانه است روزه مستحب بگيرد مگر به اجازه شوهرش و همچنين جايز نيست كسي را به منزل راه دهد مگر اينكه از شوهرش اجازه گرفته باشد.» از ابوهريره (رض) نقل شده كه پيامبر e فرموده است: «هرگاه مرد همسرش را به بستر خوابش فراخواند و او نيايد و بدين سبب شوهرش بر او خشم گيرد تا صبح ملائكه بر اين زن لعنت كنند.» در جاي ديگر آمده است كه نماز دو كس براي قبوليت بهسوي آسمان از سر بالا نميرود يكي غلامي كه نزد آقاي خود فرار كرده باشد و دوم زني كه نافرماني شوهر را بكند .
سفر كردن زن بدون محرم يا شوهر:
زن را از سفر كردن باز داريم. زيرا اين كار، وي را از طمع افراد ولگرد و فاسق حفظ ميكند و مصون ميدارد. در حقيقت احاديث صحيحي روايت شده است كه سفر زن را بدون محرم منع كردهاند؛ از جمله آنها حديث ابن عمر (رض) است كه رسول الله e فرمودند: «زن به مسافت سه روز حق سفر كردن ندارد جز با محرم خود.» و از ابوسعيد الخدري (رض) روايت شده است كه پيامبر e «نهي فرمودند كه زن مسافت دو روز و يا دو شب را جز به همراه شوهرش يا محرمش سفر كند.» و از ابوهريره (رض)روايت شده است كه پيامبر e فرمودند: «براي زني كه به خدا و روز آخرت ايمان دارد جايز نيست كه مسافت يك روز و شب را سفر كند جز به همراهي محرم خود.» آنچه كه در احاديث در مورد مسافت سه روز يا دو روز يا يك روز و شب آمده است؛ منظور مسافرت كردن با امكانات و وسايل آن عصر بوده كه با پاي پياده و يا با قافله اسب و شتر پيموده ميشد؛ و در مورد اختلاف اين مسافتها از سه روز يا دو روز و يا يك شبانهروز كه در احاديث وارد شده است علما اينگونه جواب دادهاند كه منظور حقيقت اين مسافتها نيست، بلكه مراد هر آن مسافتي است كه در عرف مردم سفر ناميده ميشود. پس زن از سفر كردن به آن مسافت بدون محرم منع شده است. امام نووي گفته است: «مطلب روايات گذشته اين است كه هرچه سفر ناميده شود زن از آن بدون وجود شوهر يا محرم منع شده است؛ تفاوتي ندارد كه سه روز يا دو روز يا يك روز و يا غير اينها باشد.
از ماست كه برماست :
ظهر الفساد فيالبر و البحر بما كسبت ايدي الناس. فساد بر روي زمين بنابر آنچه انسانها (از ارتكاب گناه) بجاي گذاشتهاند بر روي خشكي و دريا نمايان گرديد.